حرفههای یاریگری (HELPING PROFESSIONS) ، حرفههایی هستند که خدماتِ سلامت و آموزش و پرورش را برای افراد و گروهها فراهم میکنند و شامل مشاغلی در زمینههای روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره، پزشکی، پرستاری، تندرمانی و پیشهدرمانی، مددکاری اجتماعی، تدریس، و آموزش و پرورش میشوند (انجمن روانشناسی آمریکا، 2007). متاسفانه در سطح جامعه و حتی در میان متخصصان ما، تمایزِ شفاف و روشنی میان بسیاری از حرفههای یاریگری از جمله آموزش (Instruction)، تدريس (Teaching)، کارآموزی (Training)، پرورش (Education)، مددکاریاجتماعی (Social work)، اندرزگری (Advising)، مربیگری (Coaching)، راهنمايي (Guidance)، مشاوره (Counseling)، رواندرمانی (Psychotherapy)، روانپزشکی (Psychiatry)، . . . وجود ندارد و همین موجب سردرگمی شدید افراد و مشکلات بسیار در یافتن خدمات یاریگری مناسب میشود. در ادامه به برخی از این تمایزات را اشاره میکنیم (گلادینگ، 2013).
راهنمايي (Guidance): تخصصی در رشته راهنمایی و مشاوره است. این اصطلاح سه کاربرد گسترده دارد: 1)راهنمایی آموزشی، که تمرکز آن بر ارائه کمک و راهنمایی در کارهای درسی با بهرهگیری از آموزش، امتحان، و مشورت است؛ 2) راهنمایی شغلی، که هدف آن کمک به یک شخص برای پیدا کردن شغل مناسب است. که برای این منظور مجموعه گستردهای از آزمونهای روانشناختی به کار برده میشود؛ 3)راهنمایی کودک، که با مجموعه گستردهای از مشکلات آموزشی، هیجانی، و رفتاری معمول و رایج که کودکان ممکن است بروز دهند سروکار دارد (رِبِر، 1995).
مشاوره (Counseling): تخصصی در رشته راهنمایی و مشاوره است که برای اشاره به چندین فرآیند مصاحبه، آزمونگیری، راهنمایی، ارائه پیشنهاد و غیره که هدف از آن کمک به فرد است تا مسائلش را حل کند، برای آینده خود برنامه ریزی نماید و غیره (رِبِر، 1995). در یک تعریف دقیق و جامع، انجمن روانشناسی مشاوره آمریکا (2010) مشاوره را چنین تعریف میکند: «رابطهای حرفهای که افراد، خانوادهها، و گروههای مختلف را در جهت دستیابی به سلامت روانی، بهزیستی، آموزش، و اهداف شغلی توانمند میسازد».
رواندرمانی (Psychotherapy): تخصصی در رشته روانشناسی و روانپزشکی است که در یک معنای کلی به کاربرد هر نوع فن و شیوهای که بر اختلالهای روانی، هیجانی، یا رفتاری اثرات تسکیندهنده یا درمانبخش دارند اطلاق میشود (رِبِر، 1995). رواندرمانی هر گونه خدمات روانشناختی است که توسط یک متخصص آموزش دیده ارائه میشود که عمدتاً از شیوههای ارتباطی و تعاملی جهت ارزیابی، تشخیص، و درمان واکنشهای هیجانی، شیوههای تفکر، و الگوهای رفتاری دُشکارِ فرد، خانواده، یا گروه استفاده میکند (انجمن روانشناسی آمریکا، 2007). اما در یک تعریف دقیق رواندرمانی عبارت است از «کاربرد آگاهانه و عمدیِ روشهای بالینی و مواضع میانفردیِ به دست آمده از اصول روانشناختی تثبیتشده که هدف آن این است که به افراد کمک شود تا رفتارها، شناختها، هیجانها، و/یا ویژگیهای شخصی دیگر خود را در مسیری که شرکت کنندگان در درمان آن را مطلوب میدانند تغییر دهند» (پروچسکا و نورکراس،2007).
نظامهای رواندرمانی متعدد و مختلفی وجود دارند. برآوردهای اخیر حاکی از آن هستند که بیش از 400 روش برای رواندرمانی وجود دارد (پروچاسکا و نورکراس، 2007). ولی به طور کلی تمامی آنها را میتوان در چهار طبقه اصلی دستهبندی کرد: 1) روانکاوانه یا روانپویشی؛ 2) انسانگرا/وجودی؛ 3) شناختی-رفتاری؛ 4) یکپارچهنگر.
رواندرمانگر ممکن است یک روانپزشک؛ یک روانشناس (با درجه تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا)؛ یک مشاور (با درجه تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا) آموزشدیده در حوزه رواندرمانی باشد. شایسته است تمامی رواندرمانگران خود تحت درمان باشند و عملکرد آنها تحت نظارت یک متخصص ارشد قرار گیرد.
روانکاوی (Psychoanalysis): این اصطلاح واجد چهار کاربرد است: 1)نظریهای جامع دربارۀ شخصیت انسان که توسط زیگموند فروید ارائه شد؛ 2)مکتبی در تاریخ روانشناسی و روانپزشکی در ارتباط با این نظریه که گستره وسیعی از نظریههای پویشی را دربر میگیرد؛ 3) یک نهضت فرهنگی و اجتماعی که بر رشتههای گوناگون انسانشناسی، سیاسی، زیباییشناسی، ادبی، و فلسفی تاثیرگذاشته است؛ 4)مجموعهای از فنون برای کاوش انگیزههای زیربنایی رفتار انسان؛ و در نهایت 5) یک روش خاص رواندرمانی که مبتی بر نظریه و فنون پویشی است (رِبِر، 1995).
روانپزشکی (Psychiatry): تخصصی در رشته پزشکی است که شامل تشخیص، درمان، و پیشگیری در اختلالهای روانی است. روانپزشکی از نظر سنتی و تاریخی برخلاف روانشناسی این دیدگاه را اتخاذ کرده که اختلالهای هیجانی و رفتاری نوعی مشکلات پزشکی هستند و ریشه زیستی دارند و مبتلا به این اختلالها را بیمار مینامند. هر چند برخی از روانپزشکان جهت درمان مراجعین خود گرایش به استفاده از رواندرمانی دارند، اما اکثریت آنها درمانهای دارویی را در اولویت درمانی قرار میدهند. روانپزشکان در زمینه نابهنجاریها، درمان، و پیشگیری آموزش اختصاصی میبینند، اما درباره نظریههای مربوط به رفتار بهنجار، طرحهای آزمایشی، گردآوری و تحلیل دادهها و غیره به اندازه کافی آموزش نمیبینند (رِبِر، 1995).
زوجدرمانی (Couple Therapy): گونهای رواندرمانی که در آن شرکای یک رابطه متعهدانه، به طور همزمان و توسط درمانگر یا درمانگران یکسانی درمان میشوند. زوجدرمانی با مشکلات درونفردی و بینفردی ویژهای سروکار دارد که روابط زوجین را تحت تاثیر قرار میدهد. هر چند ممکن است جلسههای انفرادی نیز به صورت جداگانه برای هر یک از شریکان رابطه، به ویژه در آغاز درمان برگزار شود، اما در مجموع بخش اعظم طول درمان به صورت مشترک با شریکان برگزار میشود. زوجدرمانیای که برای زوجهای ازدواج کرده انجام میگیرد، تحت عنوان درمان زناشویی (Marital Therapy) شناخته میشود (انجمن روانشناسی آمریکا، 2007).
سکستراپی (Sex Therapy): یک اصطلاح کلی در اشاره به هر اقدام درمانی که با هدف درمان مشکلات، دُشکاریها، و اختلالهای جنسی صورت گیرد (انجمن روانشناسی آمریکا، 2007).