آیا روانشناسان نیز از نظام اخلاقی خاصی پیروی میکنند؟
آیا روانشناسان نیز از نظام اخلاقی خاصی پیروی میکنند؟
بله، بدون شک و به طور قطع روانشناسان نیز همچون بسیاری از حرفههای یاریگری (پزشکی، پرستاری، و ...)، خود را متعهد به پیروی از نظام اخلاق حرفهای خاصی میدانند. اخلاق روانشناسی مثل سایر پدیدههای مختلف به مرور و در طول زمان تحول یافته است و تاریخ دقیقی برای تدوین آن نمیتوان در نظر گرفت. حتی اگر بخواهیم انتشار اولین ضوابط اخلاق حرفهای انجمن روانشناسی آمریکا (APA) را معیار قرار دهیم، سرچشمه این اخلاقنامه به جنگ جهانی دوم باز میگردد، که روانشناسان به صورت گستردهای درگیر مسائل جنگ شده بودند.
روانشناسان سربازان آماده به خدمت را آزمایش میکردند تا ببینند بر حسب تواناییهای ذهنی و سلامت روانیشان، چه جایگاهی را در ارتش برای آنها در نظر بگیرند. آنها یک ردهبندی گسترده از رنگ خاکستریِ روشن تا مشکیِ تیره در نظر میگرفتند. در این طیف، هر چه به سمت خاکستریِ روشن میرفتی، وضعیت سلامت روانی فرد ضعیفتر و هر چه به سمت مشکیِ تیره میرفتی فرد از وضعیت روانشناختی بهتری برخوردار بود. بنابراین روانشناسان سربازانی که وضعیت روانی بهتری داشتند را در مقامهای جنگی حساستر و سربازان با وضعیت روانی ضعیفتر را در نقشهای سادهتر میگماردند. البته، روانشناسان در این جنگ نقشهای مهمتری نیز ایفا میکردند. روانشناسان با سربازان جنگزدهای رو به رو بودند که به خانه بازگشتهاند. تصور کنید سربازان با چه مشکلات مختلفی دست به گریبان بودند: انواع ضربههای روانی حاد، مشکلات سازگاری جدی در از سرگیری زندگی به عنوان یک شهروند عادی، از هم گسیختگی خانواده، و ... . به همین علت، حرفه روانشناسی موقعیت حساس و بحثانگیزی در جامعه پیدا کرد و زیر ذره بین توجه عمومی قرار گرفت. بنابراین روانشناسان با معضلات اخلاقی جدی و تنگناهای دشوار اخلاقی رو به رو شدند و برای حل این مشکلات به مجموعهای از دستورالعملها و ملاکها نیاز پیدا کردند تا در مواقع لازم به شکل نظامدار از آن تبعیت کنند.
در سال 1947، ادوارد تولمن هیات بررسی ضوابط اخلاق حرفهای APA را تشکیل داد. ادوارد تولمن که احتمالاً نامش به گوشتان آشناست، یکی از روانشناس برجستهی نیمه اول قرن بیستم است که بیشتر در مکتب رفتارگرایی پژوهش کرده است. توجه داشته باشید که APA از سال 1892تشکیل شده بود، اما ضوابط اخلاق حرفهای برای روانشناسان تا زمان تولمن وجود نداشت. بنابراین، 50 سال پس از تاسیس APA بود که تازه APA شروع به تنظیم ضوابط اخلاق حرفهای نمود. به عبارتی در ابتدا حرفه روانشناسی چنین جدی و مهم نبود که نیازی به وجود ضوابط اخلاقی داشته باشد.
اعضای هیات بررسی، از دانش روانشناسی آن زمان و آنچه در مورد رفتار انسان و چگونگی تغییر آن به دست آمده بود استفاده کردند. آنها نمیخواستند صرفاً به ایجاد ضابطهای اکتفا کنند، که در حد تشریفات باقی بماند و جدی گرفته نشود. بنابراین به «روش رویدادهای بحرانی» متوسل شدند تا بفهمند از کجا باید شروع کنند. روش رویدادهای بحرانی از جمعآوری گزارشهای روانشناسان در مورد تنگناهای دشوار اخلاقی با بیماران، دانشجویان، دستیارهای پژوهشی، و همکلاسیهایشان گرد آمده بود. بنابراین، هیات بررسی برای دومین بار با رهبری جدید نیکلاس هاب گرد هم آمد و نزدیک به هزار موردی که ارائه شده بود را مرور نمود و اصول جدی و مهم را از رویدادهای بحثبرانگیزی که توسط اعضای APA گزارش شده بود، بیرون کشید. به این ترتیب اولین نسخه ضوابط اخلاق حرفهای در سال 1953به چاپ رسید.
البته همانطور که میدانیم ضوابط اخلاق حرفهای احکام تغییر ناپذیری نیستند. در 60 سال گذشته ضوابط اخلاقی طی 9 نسخه و با شرکت هزاران نفر از اعضای APA اصلاح شده است. آنها به صورت پیوسته گزارشهای رسیده را مطالعه مینمایند تا ببینند چه چیزهای جدیدی لازم است به ضوابط اضافه شود یا چطور آنها را عملی نمایند. اساسیترین اختلاف نظر اعضای APAدر تدوین ضوابط اخلاق حرفهای، اختلاف نظر در مورد اصول آرمانی در مقابل ملاکهای اجرایی است که در حقیقت به دو مکتب مختلف فلسفه اخلاق تعلق دارند. اصول آرمانی عمدتاً عبارات مطلوب و ایدهآلی هستند که اصلاً روشن نمیکند در هر موقعیت خاص فرد چگونه باید رفتار کند؟ یا کار درست یا غلط چیست؟ از سوی دیگر ملاکهای اجرایی مجموعهای از معیارها هستند که رفتارهای مجاز و ممنوعِ متخصص را دقیقاً تعریف میکند و به عنوان معیار داوری در رسیدگی به شکایات تنظیم شده است. از سال 1980 مشکلات قانونی زیادی برای روانشناسان پیش آمد که اصول آرمانی قدیمی به حل مساله کمکی نمیکردند، چرا که ابهام موجود در آن موجب شده بود عملا سودمند نباشند. بنابراین بحث بر سر این بود که ضوابط اخلاقی بر اساس کدامیک از مکاتب فلسفی تدوین شود؟ عدهای میگفتند اصول آرمانی بهتراند، زیرا جهان شمولتراند؛ و عدهای دیگر از ملاکهای اجرایی حمایت میکردند، چرا که دقیقتر، شفافتر و مشخصتر بودند و شکل قانونمند و عینی آن بیشتر به کار میآمد. سرانجام هواداران ملاکهای اجرایی پیروز شدند و از سال 1992 ضوابط اخلاق حرفهای کاملاً تغییر کرد طوری که تمام اصول آرمانی قدیمی کنار گذاشته شد. ضوابط اخلاقی جدید شامل اصول عقلانی و مشخصی است که امروزه ما با شکل قانونمندی در ضوابط روانشناختی و سلامت روان رو به رو هستیم. هر چند گاهی موقعیتهای پیچیدهای که در حیطه روانشناسی ظاهر میشوند به آسانی در این چارچوب نمیگنجند.
پینوشت: در بخش کتابخانه گنجینه وبگاه بنیاد انسان و زندگی، میتوانید آخرین ویرایش نظامنامه اخلاقی انجمن روانشناسی آمریکا (2010) و همچنین اولین و آخرین نظامنامه اخلاقی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران (1386) را دریافت و مطالعه نمایید.
کارشناس پاسخگو: نوشین مجلسی