خیلی وقت است که می‌خواهم به یک مشاور یا روان‌درمانگر مراجعه نمایم اما می‌ترسم اطرافیان‌ام مرا قضاوت کنند و بگویند دیوانه شده‌ام. توصیۀ شما چیست؟

---

اگر از طریق تلویزیون یا فیلم‌های سینمایی با مشاوره و روان‌درمانی آشنا شده‌اید، ممکن است تصورات نادرستی در مورد آنچه عملاً در دفتر یک مشاور یا روان‌درمانگر می‌گذرد کسب کرده باشید. توصیه می‌کنیم در این زمینه به جای روایات و افسانه‌ها، از واقعیت‌ها مطلع شوید؛ تنها در این صورت است که می‌توانید در جهت بهره‌مندی از مزایای مشاوره یا روان‌درمانی گام بردارید.

رایجترین افسانه‌ای که در جوامع توسعه‌نیافته دربارۀ مشاوره و روان درمانی وجود دارد این است که «فقط دیوانه‌ها برای مشاوره و روان‌درمانی مراجعه می‌کنند». واقعیت این است که افراد برای طیف وسیعی از مسائل و مشکلات زندگی روزمره در جستجوی مشاوره و روان‌درمانی بر می‌آیند. برخی برای درمان افسردگی، اضطراب، یا سوء مصرف مواد دنبال روان‌درمانی می‌روند. اما عده‌ای دیگر برای کنارآمدن با دوره‌های انتقالی مهم زندگی (مانند ورود به دوران میانسالی) یا سازگاری با شرایط جدید (مانند از دست دادن شغل، طلاق، یا مرگ فردی عزیز) از مشاوران یا روان‌درمانگران کمک می‌گیرند. سایرین برای سروسامان دادن و متوازن نمودن ضرورت‌های تربیت فرزند با مسئولیت‌های خانواده و شغل، مقابله با بیماری‌های پزشکی، یا بهبود مهارت‌های رابطه و اداره نمودن سایر عوامل فشارزا در زندگی عادی خود از مشاوران یا روان‌درمانگران کمک می‌خواهند. هر کسی می‌تواند با کمک مشاوره و روان‌درمانی گرفتاری‌های خود را بهتر حل و فصل نماید. داغ و ننگِ کمک گرفتن برای حل مشکلات رفتاری یا روان‌شناختی که معمولا در جوامع توسعه‌نیافته رواج دارد، از قوی‌ترین عوامل بازدارنده برای مراجعه به مشاور یا روان‌درمانگر در این جوامع است.  امروزه در جوامع توسعه یافته دریافت کمک تخصصی برای مشکلات  روان‌شناختی، نشانۀ چاره‌اندیشی و تدبیر فرد و شاخص سلامت روان محسوب می‌شود. پژوهشگران به رابطه بین میزان مراقبت از بهداشت روان و افزایش سلامت جسمانی مطلوب تاکید می‌کنند و آن را رابطۀ سلامت ذهن- بدن می‌نامند. طبقِ این شاخص مشکلات هیجانی در قالب بیماری‌های جسمانی می‌تواند بروز یابد، از طرفِ دیگر وقتی از لحاظ جسمانی بیمار می‌شویم ممکن است به مشکلات هیجانی نیز دچار شویم.

کارشناس پاسخگو: نوشین مجلسی