میخواستم بپرسم چیزی به نام زیادهروی در درمان وجود دارد؟ آیا ممکن است درمان بعد از گذشت مدت زمان طولانی حتی مضر باشد؟
حدود ده سال است که به رواندرمانگری مراجعه میکنم و این مورد یکی از بهترین تجربههای زندگیام بوده است. او مرا به خوبی میشناسد و درک میکند، به من اهمیت میدهد، و تشویقم میکند تا در زمینههای مورد نیاز رشد کنم. مشکلم این است که وقتی در مورد درمانم با دوستانم صحبت میکنم، آنها میگویند که ده سال مدت زمان بسیار طولانیای است و تو به درمانگرت وابسته شدهای و داری وقتت را هدر میدهی. خودم اینچنین حس نمیکنم، اما دوستانم بسیار اصرار دارند که چنین است. میخواستم بپرسم چیزی به نام زیادهروی در درمان وجود دارد؟ آیا ممکن است درمان بعد از گذشت مدت زمان طولانی حتی مضر باشد؟
اگر خیلی زیاد آب بنوشید ممکن است برای سلامتیتان مضر باشد. اگر یک عالمه هویج بخورید احتمالاً دل درد خواهید گرفت. اگر همهاش دنبال کمک به دیگران باشید خودتان را از پا میاندازید. اگر هر روز برای کسی دسته گلی بفرستید کار قشنگی است، اما کلی خرج روی دستتان میافتد. به عبارتی در هر چیز خوبی میتوان زیاده روی کرد. اما آیا ممکن است دچار بیشمصرفی در درمان به عنوان منبع بهبودی و سلامت، بشویم؟ از چه زمان به بعد درمان خیلی کش پیدا میکند؟ اینها پرسشهای بسیار خوبی است. چنین پرسشهایی عموماً از چهار منبع نگرانی سرچشمه میگیرند:
1. نگرانم زیادی به درمانگرم وابسته شوم.
2. خیلی به کندی پیش میروم و نگرانم درمانگرم از من خسته شده باشد.
3. اگر به مدت زیاد تحت درمان باشم و هنوز بهبود نیافته باشم. جای امیدی هست که اصلاً خوب شوم؟
4. شاید با درمانگری بهتر، تا الان درمان شده بودم.
فرستنده سوال از درمان خود راضی است، اما نگران است چرا که به عقیده دوستانش ممکن است یکی از مشکلات بالا وجود داشته باشد. اجازه دهید برای پاسخ به این دغدغهها، دقیقتر نگاه کنیم:
دغدغۀ وابستگی: خیلی از افراد میترسند به درمانگرشان وابسته شوند و اغلب وابستگی را معادلِ مدت زمانی که در درمان هستند در نظر میگیرند. اما وابستگی به کیفیت درمان و نه کمیت آن بستگی دارد. مراجعی ممکن است بعد از سه جلسه وابستگی افراطی پیدا کند در حالیکه دیگری ممکن است بیست سال تحت درمان باشد و با این حال تفرد و استقلال خود را کاملاً حفظ کرده باشد. وابستگی به نحوۀ عملکرد رابطۀ درمانی و نه تعداد جلسات مربوط است. آیا مراجع خودش مستقلاً تصمیمهایش را می گیرد؟ آیا رواندرمانگر بر ارادۀ مراجع اعمال نفوذ میکند و به جای او تصمیم میگیرد؟ آیا مابقی روابط فرد لطمه دیده، به این دلیل که تمام انرژیِ هیجانی وی متوجه رواندرمانی شده است؟ آیا وقتی رواندرمانگر به مدت یکی دو هفته دور از دسترس است مراجع فلج میشود؟ اینها علائم وابستگی است. البته کسی که وابستگی شدیدی دارد برای مدت طولانیتری هم در درمان میماند اما رواندرمانگر کارآزموده و باتجربه، سلامت رابطۀ درمانی را اولویت رواندرمانی قرار میدهد. در رابطۀ درمانی مطلوب مراجع به درمانگر به عنوان فردی باثبات، کارآمد، و حامی که ارادۀ مستقل او را تقویت مینماید تکیه میکند. وابستگی یک مشکل بالقوه در کار رواندرمانی است اما با ایجاد مرزهای دقیق و مشخص و برقراری رابطۀ درمانیِ حرفهای قطعاً از خطر وابستگی هیجانی کاسته میشود.
دغدغۀ بیحوصلگی و کسالت: به رواندرمانگرها و مراجعها توصیه میشود هر چند وقت یکبار جلسات قبلیشان را بازبینی و جمعبندی نمایند: داریم چه کار میکنیم؟ در مورد شرکت در جلسات رواندرمانی چه احساسی دارم؟ از چه چیزی در درمان دلسرد میشوم؟ آیا پیشرفتی به سوی اهداف مهمام صورت گرفته است؟ به نظرم شفافسازی و پرداختن به این موارد برای مراجعان بسیار ضروری است. مراجعان می خواهند بدانند درمانگرشان نسبت به آنها و جلساتشان چه احساسی دارد؟ مراجعان اغلب تصور میکنند رواندرمانگرشان از گوشدادن به آنها خسته شده است. این تصور صحت ندارد. رواندرمانگران این حرفه را انتخاب نمودهاند تا به مردم گوش فرادهند و به آنها کمک کنند. رواندرمانگرانِ آموزشدیده، باتجربه، و مراقب میدانند که فرآیند رواندرمانی زمانبر و نیازمند شکیبایی و بردباری فراوان است؛ و در غیر این صورت اصلاً مناسب چنین حرفهای نیستند. مثل اینکه یک لولهکش از لولههایی که چکه میکنند، ناامید و رنجیده شود یا آشپزی به خاطر غذا پختن دچار کسالت شود. البته در این سالها متوجه شدهام که در واقع خود مراجعها هستند که از صحبت کردن در مورد مشکلاتشان احساس ناامیدی و ناکامی میکنند و از اینکه پیوسته در مورد موضوعات مشابهی صحبت کنند خسته شدهاند، بنابراین تصور میکنند درمانگرشان نیز هم مانند آنها خسته و کسل شده است.
دغدغۀ پیشرفت: افراد با سرعتهای مختلفی رشد مینمایند، بهبود مییابند و تغییر میکنند. هر کسی قصۀ خاصِ خودش را دارد. بنابراین فرآیند بهبودی هر فرد نیز با دیگری متفاوت است و به نوع و شدت مشکلاش بستگی دارد. زنی که به خاطر افسردگیِ پس از طلاق مراجعه نموده است، پس از شش جلسۀ رواندرمانی احتمالاً حال و روز بهتری نسبت به مردی دارد که به علتِ افسردگیِ حاصل از سوء استفادۀ جنسی در دوران کودکیاش برای درمان آمده است. شما میتوانید با درمانگرتان در مورد پیشآگهی و طرحِ درمان صحبت نمایید. جسم و روان هر دو خواهان بهبودی هستند و از طریق ایجادِ محیطی مناسب و رفع موانع، این امر میسر میشود. تجربه نشان داده است که نشانههای آشکاری مانند وسواس، ترسهای اختصاصی، حملههای هول، و اضطرابهای اجتماعی و جنسی معمولاً در عرض 15 تا 20 جلسۀ رواندرمانی کمرنگ میشوند. از طرف دیگر در مورد تمام مشکلات، بیماران معمولاً پس از گذشت حدود 15 جلسه شاهد تغییرات مطلوبی در خود هستند؛ شاید کاملاً درمان نشده باشند، اما تغییرات بارزی در نحوۀ تفکر، احساس، و عمل یا نگرششان به دنیا صورت میگیرد. در برخی بیماران تحولات زودتر رخ میدهد و حتی تغییرات چشمگیری هم میکنند. از سوی دیگر حل و فصل مشکلات پیچیده، عمیق، و فراگیر به جلسات بیشتری نیاز دارد. به عبارت دیگر، رفتار و احساسِ مشکلسازی که حاصل یک الگویِ دیرپا، غالب، و تکرارشونده در زندگی فرد است به سرعت از بین نمیرود. رفتاری که در کنه شخصیت شما ریشه دوانده و شیوۀ همیشگی شما برای مقابله با مسائل زندگیتان است، سختتر ریشهکن میشود تا یک رفتار سطحی و سادهتر. دقت کنید همین که بخواهید مسائلتان را برای درمانگری تعریف کنید شاید خودش کلی طول بکشد، حتی اگر برای این کار انگیزۀ بالایی نیز داشته باشید. به ویژه اگر تا به حال سفرۀ دلتان را تمام و کمال برای کسی باز نکرده باشید، ممکن است برایتان بسیار دشوار باشد که رازهایتان را برای درمانگرتان بازگو نمایید. فردی با این شکل از مقاومت، شاید خیلی هم صادقانه تلاش کند تا با درمانگرش ارتباط برقرار نماید، اما عادات قدیمی و کهنه دیر از بین میروند. خیلی از افراد واقعاً میخواهند صادقانه به درمانگرشان بگویند از چه چیزهایی رنج میبرند اما آن قدر سر و ته آن را میزنند و تر و تمیز و موجه بیانش میکنند که داستانشان ناقص، سانسورشده، و گیجکننده از آب در میآید.
دغدغۀ صلاحیت و شایستگی: در مورد صلاحیت و شایستگی رواندرمانگرتان به چند نکتۀ مهم توجه فرمایید:
الف. آیا رواندرمانگرتان مدرک دانشگاهی معتبر (کارشناسی ارشد و به بالا در رشته های روانشناسی یا مشاوره یا برد تخصصی روانپزشکی) دارد؟
ب. آیا تحت آموزش و نظارت یک استاد ناظر یا سرپرست قرار دارد؟
ج. آیا در زمینۀ مشکل شما از تخصص، تجربه، و مهارت لازم و کافی برخوردار است؟
د. آیا خودش تحت رواندرمانی قرار گرفته است؟
هـ. آیا با او احساس راحتی میکنید؟
و. آیا به مرزهای شما احترام میگذارد؟
ز آیا خود را به اصول اخلاق حرفهای ملتزم میداند؟
اگر این شروط برقرار باشد، اکثر درمانها نسبتاً خوب پیش میرود. در غیر این صورت، نگرانیهایتان را در این زمینه ابتدا با درمانگرتان درمیان بگذارید؛ و اگر همچنان احساس به بنبست رسیدن داشتید، شاید وقتش باشد جلساتتان را خاتمه دهید و به رواندرمانگر دیگری مراجعه نمایید.
اما رواندرمانی چقدر طول میکشد؟ پاسخ به این بستگی دارد که شما دنبال درمان بر اساس الگویِ بیماری هستید یا درمان بر اساس الگویِ بهتر زیستن؟ رواندرمانی در الگویِ بیماری (مانند رواندرمانیهای شناختی-رفتاری)، شبیه مراجعه به پزشک است. افراد تحت درمان قرار میگیرند تا اختلال یا نشانهای را تسکین و تخفیف دهند و درمان تا آنجا ادامه مییابد که نشانههای ناخوشایند برطرف شود. این روند از چند هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. اگر دیگر نشانهای ندارید و از درمان فقط همین را میخواستید که نشانههایتان رفع شود، کارتان با رواندرمانگر تمام شده است.
رواندرمانی در الگویِ بهتر زیستن (مانند رواندرمانیهای پویشی و تحلیلی)، شبیه ورزشکردن است. شما به این دلیل تحت درمان قرار میگیرید که به زندگی بهتری دست یابید و استعدادهای بالقوۀ خویش را شکوفا کنید و از مشکلات احتمالی در آینده پیشگیری کنید. در این الگو تاریخ دقیق و مشخصی برای خاتمۀ درمان وجود ندارد. تصور کنید کسی تعریف کند که طی ده سالِ گذشته به صورت مرتب و پیوسته ورزش کرده است، شما به او چه میگویید؟ اَ..چه خبره!؟ بساَت نیست!؟ شاید هم بگویید خوش به حالت! و استقامت و پشتکارش را برای پیشگیری و بهتر زیستن تحسین نمایید. بنابراین، اگر رواندرمانی برای شما مفید است، و علائم وابستگی که توضیح دادهام را ندارید، میتوانید با خیال راحت به جلسات رواندرمانیتان ادامه دهید. به دیگران اجازۀ دخالت و اظهار نظر در مورد رفتن به رواندرمانی را ندهید و به قضاوتشان کاری نداشته باشید، رعایت این نکات به طور قابل توجهی از بار و دشواری مراجعه به رواندرمانگر در همان ابتدا میکاهد. شاید با کاستهشدن از سنگینی و دشواری فرهنگی رجوع به رواندرمانگر، افرادی که به کمک احتیاج دارند رغبت و جرات بیشتری برای شرکت در رواندرمانی بیابند.
کارشناس پاسخگو: نوشین مجلسی